تاریخ : پنج شنبه 93/12/7 | 9:20 صبح | نویسنده : sj

نتایج آزمون المپیاد تا نیمه اسفند میاد. خیلی تو فکرشم. احتمالا قبول نمیشم. پوزخند




تاریخ : جمعه 93/11/17 | 1:52 عصر | نویسنده : گل های کلاس دوم تجربی

با با بچه ها تصمیم گرفتیم تو المپیاد زیست شرکت کنیم. من سپیده و سنیتا و اونا نشد که شرکت کنن ینی منصرف شدن. و حالا منم تنها و خاموش چراغه. رفتم PDF سوالات المپیاد 91 و 92 رو گرفتم ولی متاسفانه جواب هاشون رو پیدا نکردم بعد از دو هفته. حالام دارم در به در دنبال جواباشون می گردم و تازه موفق به پاسخ دادن به سه سوال شدم. سوالاش هم فوق العاده سخته. ان شا.. که قبول بشم. سلامتی خودمو همه دانش آموزاااااااااااااااااا...... که اینقد درس میخونیمپوزخند




تاریخ : چهارشنبه 93/10/10 | 9:24 عصر | نویسنده : گل های کلاس دوم تجربی

سلام دوباره. بعد از چند روز اومدم چون درگیر امتحانات بودیم و وقت نمی کردیم که بیایم. امروز امتحان ادبیات فارسی داشتیم و تقریبا آسون بود غیر از دو تا سوال که با هم قاطی کردمو جابجا نوشتمشون. دیگه اینکه زهرا (X) هم مثل همیشه ابروی بچه ها یدوم تجربی رو برد با تقلبیش بازم سر کلاس خانم فلاحت ( ورزش) و بازم انکار کرد و ا زاون بدتر شد موقع دروغ گفتنش . هیچی خانم فلاحت احتمالا این دفعه میره به خانم کاوه میگه و تقریبا نصفی از کلاس باید برن یه مدرسه دیگه چون اخراج میشن. خخخخخخخخ

ساعت اول و آخرم با زهرا احمدی و سینیتا بوستانی و فاطمه ملازهی تو حیاط داشتیم پفک میخوردیم و کلی هم کیف داد چون بعد از امتحان بود ولی ساعت آخر خانم صفایی گفت میگن این پفکای تولیدی  آذرو نخورین از قضا اون پفکای نفله هم تولید اذررررررررررررر بود. فاطمه عبدالهی هم که خورد دل درد گرفت بدخت فک میکرد چون احمدی گفته حرومت بشه دل درد گرفته. حالا معلوم نیست از چی بوده . به ه رحال حالش بد شده بود.  میخواست حرومی نخورهخیلی خنده‌دار




تاریخ : پنج شنبه 93/10/4 | 10:50 صبح | نویسنده : گل های کلاس دوم تجربی

یه چیز دیگه که خواستم بگم اینکه از این به بعد مطالبو با همراهی دوست عزیزم سپیده می نویسیم . 10 دی هم تولدشه. پیشاپیش بازم بهش تبریک میگم




تاریخ : پنج شنبه 93/10/4 | 10:46 صبح | نویسنده : گل های کلاس دوم تجربی

دیروز اولین امتحان نوبت اول رو دادیم که زبان خارجه بود و تقریبا برای همه آسون بود و فقط از یه نفر تقلب گرفته شد. از یکی از بچه ها که به خانم صفایی گفته بود من تقلب نمی کنم و همش از خودم می نویسم. ولی کاریش نداشتن و بقیه امتحانشو داد ساعت دوم هم که زبان با خانم پذیرایی داشتیم ولی خانم بنی اسدی اومد سر کلاسمون و همش بیکار بودیم و ساعت آخرم با خانم صفایی داشتیم و نمونه سوال فصل دو و سه رو باهامون کار کرد. و بعدم زنگ خورد و اومدیم خونه. خخخخخخخخ




       

  • دنیای اس ام اس | سامان | اخبار
  • دانلود آهنگ جدید