ساعت اول ریاضی داریم با خانم رضایی. فعلا داره تو دفترش یه چیزایی مینویسه. می پرسه کی غایبه؟ یکی از بچه ها میگه نمیدونم. منم داد می زنم بچه ها هرکی غایبه دستشو بگیره بالا. همه می خندن. خانم رضایی عزیز هم می خنده. و شروع می کنه به خوندن مقاله های بچه ها با موضوع " ریاضی" و حواسشو رو برگه جمع میکنه. فکر کنم الانم مقاله ی نسیم برهم رو داره میخونه چون اول اون مقالشو به خانم تحول داده. الان هم همه ی بچه ها دارن حرف می زنن و عین سالن انتاظر راه آهن شده. سپیده هم که خیلی حال خوبی نداره.( به گفته خودش البته) چون میخواد تغییر رشته بده( حسابداری) ولی با درخواستش موافقت نمیشه. با فاطمه سالارپور حرف میزنه. سینیتا بوستانی هم کنار من نشسته و داره ادبیات می خونه. چون امروز درس یک و دو رو ساعت بعد می پرسه. 

چند تا از بچه ها دور میز دبیر جمع شدن. شبنم اوژند، آتیه نیکخواه، نسیم برهم و صدیقه رضایی. 

داره نکات دنباله حسابی رو درس میده . کلی حف زدیم و خندیدیم. گفتیم خیلی دوستت داریمو اینا اونم برگشت گفت حالا یه سوال میدم حل کنین حالتون جا بیاد. خهخهخهخههخه 

گفت که برای درس ریاضیتون توی دفتر شکل و کاریکاتور و اینا بکشید منم آفرین و صدآفرین براتون میذارم. 

کلی شوخی کردیم و خاطره نعریف کردیم و خندیدیمو بچه ها از دبیرای دیگه غیبت کردن و بالاخره گفت وسایلاتونو جمع کنین. ساعت دوم ادبیات داشتیم با خانم سهرابی. اول ادامه درس دو و سه رو داد و 5 دیقیه آخرو امتحان گرفت که منم عالی دادم چون تو راه که داشتم میرفتم مدرسه کلی خونده بودم. فک کنم فقط یه سوال اشتباه جواب دادم. الان هم بچه ها دارن حرف میزنن که بریم با دفتر صحبت کنیم که ببرنمون شلمچه. چون حرفش شده که مدرسه ما برای شلمچه سهمیه نداره و میخوان ببرنمون هرمز. آمنه حیدری می خواست جذر رادیکال 196 رو با ماشین  حسابش بدست بیاره. 1 رو زد ولی هر کاری کرد 9 زده نشد و دکمه 9 کماشین حسابش کار نمی کرد. خخخخخخخخخخخ مسخرش کردن اونم گفت خراب چیه مهندسیه  از آلمان برام فرستادن. همه خندیدن دیفونن دیگه